توجه: مقاله « آگاهي بهعنوان يك تجربه سهجانبه» به يك مفهوم ايجادشده و استفادهشده در رواندرماني اشاره دارد. اين مفهوم براي آن نيست كه كوچها از اين شيوه بهقصد درمان استفاده كنند بلكه بهعنوان مرجعي الهامبخش جهت تدوين چارچوبي براي حمايت از مراجعين كوچينگ در راستاي توسعه آگاهي است.
بهعنوان كوچ، با لحظهاي كه مراجعين دچار آشفتگي ذهني هستند آشنا هستيم: پيشاني چروك و ابروهاي درهم گرهخورده، تفكر بيحاصل خشمگينانه، دست به پيشاني، قلم در دست آماده براي نوشتن، ضرب زدن بر روي كاغذ. ديدن اين تصاوير آسان است چون هميشه اتفاق ميافتند. در حقيقت، صرفنظر از تخصص ما در كوچينگ، افراد اغلب به ما مراجعه ميكنند چون با تفكر خود به بنبست رسيدهاند. آنها نميتوانند در ذهن خود راهحلي براي مشكلشان بيايند.
يك بخش اصلي از رهبري و حرفهاي كه من ارائه ميكنم حول محور گسترش آگاهي است. چند سال پيش، يك متخصص سلامت رواني چارچوبي را به من معرفي كرد كه بهطور استثنايي در كمك به مراجعين براي ايجاد آگاهي بيشتر مؤثر بود. اين چارچوب كه «مناطق آگاهي» ناميده ميشود، از گشتالت درماني سنتي نشات ميگيرد و تجربه كامل آگاهي را به سه بخش تقسيم ميكند: بخش مياني، بخش بيروني و بخش دروني.
بخشهاي ذهن آگاهي
بخش مياني از افكار و فرايندهاي ذهني ما تشكيليافته است. اين بخشي است كه بيشتر مراجعين من با تجربيات خود از آگاهي در آن جاي دارند. داوري، تفسير، پيشبيني و به يادآوردن، همه در اين بخش رخ ميدهند. درحاليكه ذهن جايگاه منطق و استدلال است، پيچيده است، بغرنج و غالباً مرموز است كه مراجعين را به حس اجتنابناپذير گيرافتادن هدايت ميكند. عبارات «فكر ميكنم» يا «من نميتوانم بفهمم» نشانههايي هستند كه اغلب به آگاهي از بخش مياني اشاره دارند. بخش بيروني جايي است كه ما بهطور عيني دنيا را از طريق حواس خود مشاهده ميكنيم. زماني كه به مراقبه مشغول ميشويم، اين بخشي است كه بيشترين تلاش را براي قرار گرفتن در آن به خرج ميدهيم. در اين بخش، ما فقط شاهد وضعيت جاري هستيم. داوري و تفسير وجود ندارد. عباراتي كه با «من ميبينم» و يا «من ميشنوم» شروع ميشوند بدون وصل شدن به يك روايت، آگاهي بخش بيروني را نشان ميدهند. بخش داخلي از عواطف و احساسات فيزيكي درون بدن تشكيل يافته است. همانند بخش بيروني، بخش دروني هممكاني است بدون قضاوت و تفسير و همچنين ميتواند يك منطقه مفيد براي تمركز متفكرانه باشد. عباراتي كه با «من احساس ميكنم» شروع ميشود اغلب به آگاهي منطقه دروني اشاره دارند.
بهكارگيري بخشها براي كوچينگ
در فضاي كوچينگ، زماني كه با مراجع كار ميكنيم تا آگاهي را توسعه دهيم، آنها بهطورمعمول در تجربه منطقه مياني بهخوبي مهارت دارند و به دنبال پشتيباني در حيطه ذهن آگاهي هستند، بنابراين ايجاد يك تمرين براي انتقال از منطقه مياني به بخشهاي دروني و بيروني كمككننده است. بااينحال، تجربه كامل آگاهي به يكپارچگي متعادل هر سه بستگي دارد. گسترش حضور در زمان حال با استفاده از آگاهي منطقه بيروني مفيد است بهويژه در شرايطي كه مراجعين با چالشهايي در مورد رهبري / مديريت ديگران، حل مسائل اجتماعي و روابط مواجه باشند – همه آنها نيازمند استفاده از حواس براي توجه به زبان بدن، حركت، بيان صورت، لحن و حجم صدا و ظاهر افراد هستند. توسعه توانايي بيشتر براي درك عواطف و احساسات فيزيكي با استفاده از آگاهي بخش دروني، هنگامي ميتواند مفيد باشد كه با مراجعين در محدوده كشف ارزشها و يادگيري براي شناسايي نشانههاي فيزيكي و عاطفي براي سازگاري تعامل كنيم، اينها زماني رخ ميدهند كه ما هماهنگ با ارزشهاي اصلي خود عمل ميكنيم و ناسازي زماني اتفاق ميافتد كه ما خارج از ارزشهاي اصلي خودمان رفتار ميكنيم. ايجاد يك تمرين در ميان اين سه منطقه با كنجكاوي شروع ميشود. زماني كه متوجه ميشويم مراجعين ما از منطقه مياني خود شروعكننده و فعال هستند، ميتوانيم سؤالاتي اينچنين بپرسيم، «همين حالا، چه چيزي در بدن شما در حال رخ دادن است؟» يا «الان چه حسي داريد؟» يا اينكه «در اين لحظه چه اتفاقاتي در اطراف شما در حال وقوع است؟» اين پرسشها بر حضور در حال حاضر تاكيد دارند و در يكي از اين بخشها، توجه كامل مراجع را ميطلبد، مشابه آنچه در مراقبه رخ ميدهد. بعد از تمرين كردن «شيوه انتقال» در يك جلسه، به چالش كشيدن و يا درخواست يك مراجع جهت ادامه كار براي مدت كوتاهي در هرروز خارج از جلسه ميتواند راه مفيدي براي ايجاد اين مهارت جديد باشد. هنگاميكه مراجع با تجربه گام گذاشتن به بخشهاي داخلي و بيروني آشنا شد، ميتوانيم سؤالات را به نحوي ادغام كنيم كه مراجع تشويق به حركت در ميان همه بخشها بهعنوان يك تجربه واحد شود. براي گنجاندن منطقه مياني، ميتوانيم اينچنين سؤالاتي را بپرسيم، «تجربه بودن در منطقه داخلي / بيروني براي شما شبيه چه چيزي بود؟» يا «چه چيزي ممكن است اين نشانه عاطفي را به شما بگويد؟» درنهايت، با تمرين، مراجع ميتواند بهطور يكپارچه در ميان بخشهاي حركت كند و تجربه كامل آگاهي، غني كردن ديدگاه و توانايي براي تفكر خلاق و حل مسئله را به دست آورد.
سايت اصلي : آكادمي مهراز