گذشته در تقابل با حال
گويي مردم رو به گذشته زندگي ميكنند.
آنها روزهاي خود را به تلاش براي به دست آوردن چيزهايي ميگذرانند كه خوشحالي برايشان بياورد بهجاي اينكه از خرد خود بهره ببرند و درك كنند شادي جايي منتظر نيست تا شما به آن برسيد بلكه، حالتي است كه خود شما ايجاد ميكنيد.
شادي و زندگي توأم با رضايت عميق، هنگامي به وجود ميآيد كه شما از اعماق وجودتان، خودتان را متعهد كنيد تا بالاترين استعدادهاي انساني خود را صرف مأموريتي كنيد كه در زندگي ديگران تغيير مؤثري ايجاد كند.
باشگاه مشاوره كسب و كار در همدان
در مقاله ديگري درباره دو عنصر حامي يك زندگي فوقالعاده صحبت كرديم. اولين عنصر، ۳ فاكتوري هستند كه موجب رسيدن ما به اهداف و دستاوردهايمان ميشوند و دومين، هنر راضي بودن است. اين دو مانند دو روي يك سكه باهم ميآيند. وقتي هر دو را داريد درنتيجه زندگيتان بااحساس شادي و هيجان همراه است.
درست زماني كه شلوغيهاي مرسوم و روزمره را كنار بگذاري مفهوم حقيقي زندگي برايت هويدا خواهد شد و آن اين است: ” براي چيزي بيشتر از خودتان زندگي كنيد”. هدف زندگي يعني زندگي كردن هدفمند.
من اطمينان دارم شما يك زندگي سرشار از خردمندي، شادي و رضايت خلق خواهيد كرد. اميدوارم روزهايتان به انجام كاري كه وجودتان را آكنده از شوقوذوق كند، برايتان الهامبخش باشد و با همراهي انسانهايي كه آنها را دوستداشتني يافتهايد سپري شود.
لذت حقيقي
“لذت حقيقي در زندگي دقيقاً جايي هست كه شما در خدمت مأموريتي بسيار ارزشمند قرار ميگيريد كه خودتان آن را تشخيص داده و تعريف كردهايد. همانجايي كه خودتان را بخشي از قدرت طبيعت ميبينيد و نهفقط مشتي خاك تبدار و بيمار كه دائم از اينكه دنيا خودش را وقف خوشبختي او نكرده گلهمنداست و شكايت دارد.
من عقيده دارم كه زندگيام متعلق بهكل جامعه است و تا زماني كه زنده هستم اين افتخار را دارم كه هر كاري از دستم برميآيد برايش انجام دهم.
ميخواهم پيش از مرگ، عصارهي زندگي را كشيده باشم. هر چه بيشتر درراه مأموريتم كار ميكنم درواقع بيشتر زندگي كردهام. باور دارم كه زندگي را بايد با تمام وجود، فقط زندگي كرد! مفهوم زندگي براي من يك شمع با طول عمري كوتاه نيست، بلكه مشعل باشكوهي است كه تنها لحظهاي شانس در دست گرفتنش را يافتهام و ميخواهم با در خدمت آن بودن، آن را تا حد امكان پرنور و درخشان به نسلهاي آينده تحويل دهم.” (جرج برنارد شاو)
سايت اصلي : آكادمي مهراز